1- از انشتين نقل شده است كه كه اگر يك ساعت براي نجات جهان داشتم 55 دقيقه را صرف تبيين وروشن نمودن مسئله مي نمودم وپنج دقيقه را صرف عمل مي نمودم
2- تربيت ما نبايد سوگلي پرور باشد( انساني كه هميشه در كانون توجه است)
3- با انسان هاي تحصيل كرده ارتباط برقرار نمودن سخت است
4- ما فرهنگ صراحت گويي نداريم
5- از مديريت سرهنگي به مديريت فرهنگي روي بياوريم
6- كودكان ونوجوانان امروز متفاوت تر ٌباهوش تر سروزبان دارتروبيشتر در كانون توجه اند
7- هر كاري كه بدون تفكر انجام مي دهيم جزو شخصيت ماست ونهادينه شده است
8- ژاپني ها مدعي اند كه پيشرفت خود را مديون سرمايه گذاري در دوره ابتدايي هستند
9- در سرزمين ما هركس دوست دارد تجربه مديريتي اش را براي خود نگهدارد
10- در سازمان ها بايد عقل گذشته در دستان نيروي جديد باشد
11- انسانها اغلب به دنبال راه حل هاي ساده نيستند سازمان هاهم همين طور اند
12- آنچه را انسان ها مي نويسند سياه مشق است مهم آن است كه در دل دارند
13- با چند شاخص محدود هرگز نمي توان يك سازمان را ارزيابي نمود
14- نيازها متغيراند وانسانها متفاوت وداراي نيازهاي متفاوت
15- اگر انسان باهوش بالا را درقسمتي از سازمان به كار بگيريم كه كارش تكراري باشد هرگزموفق نخواهد بود
.حدیث موضوعی ...
[ جمعه 2 خرداد 1393برچسب:آموختم, ازمطالعه آموختم ,از تجربه آموختم,,
] [ 16:40 ] [ ح کيومرثي ][